یکی از بهترین روش‌های پرورش درست عواطف کودک، نوازش و ابراز محبت به آنان است؛ زیرا همان‌‌گونه که کودک به غذاهای جسمی نیاز دارد، به غذاهای روحی نیز نیازمند است و مهربانی با وی، بهترین غذای روحی برای کودک است؛ زیرا کودک از بوسیدن، بوییدن و در آغوش‌گرفتن خشنود می‌شود و لذت می‌برد. پیامبر(ص) افزون بر دستورهایی که در این باره به پیروان خود می‌داد، در عمل به آنها نیز پیشگام بود.

انس بن مالک می‌گوید: «من هیچ کس را ندیدم که با خانواده خود از رسول‌ خدا(ص) مهربان‌تر باشد.»[1] رسول اکرم(ص) هر روز صبح بر سر فرزندان و نوادگان خود دست نوازش می‌کشید.[2]

عایشه می‌گوید: «هنگامی که "ابراهیم" پسر پیامبر(ص) از دنیا رفت،آن حضرت گریست؛ به‌ گونه‌ای که قطرات اشک بر گونه‌های آن حضرت سرازیر شد. گفتند: "ای رسول ‌خدا! شما دیگران را از گریستن منع می‌کنید، در حالی که خود گریه می‌کنید؟" فرمود: "این گریه‌ای نیست که از روی خشم باشد؛ بلکه از روی رحمت و مهربانی است."»[3]

انس بن مالک می‌گوید: «از رسول ‌خدا پرسیدند: "کدام‌ یک از خانواده‌ات را بیشتر دوست داری؟" فرمود: "حسن و حسین را بیشتر از دیگران دوست دارم."»[4]

سعید بن راشد می‌گوید: «امام حسن و امام حسین(ع) به سوی رسول ‌خدا(ص) دویدند. آن حضرت آنان را در آغوش گرفت و فرمود: "این دو، گل‌های خوشبوی من از دنیایند."»[5]

هدیه‌دادن به فرزندان

یکی از شیوه‌های رفتاری رسول‌ خدا‌(ص) با کودکان این بود که به آنان هدایایی می‌داد. در برخی از روایات نقل شده است که مردی نزد پیامبر آمد و گفت: «ای رسول‌ خدا! بچه آهویی را شکار کرده‌ام. آن را به شما هدیه می‌دهم تا به فرزندانت حسن و حسین(ع) بدهید.» آن حضرت، هدیه را پذیرفت و برای صیاد دعا کرد. سپس امام حسن(ع) نزد پیامبر آمد و دوست داشت آن بچه آهو را بگیرد. رسول‌ خدا(ص) آن را به امام حسن(ع) داد. او آن را گرفت و نزد مادرش رفت و بسیار خوشحال بود و با آن بازی می‌کرد.[6]

عایشه می‌گوید: «نجاشی، پادشاه حبشه برای پیامبر خدا(ص) یک انگشتر طلا فرستاد که در حبشه ساخته شده بود. رسول ‌خدا، "أمامه" دختر "ابی‌العاص" ـ که دختر خوانده پیامبر بود ـ را فرا خواند و گفت: "ای دختر کوچک، خود را با این هدیه زینت بخش."»[7]

پیامبر(ص) در حدیثی فرمود: «هر کس تحفه‌ای از بازار بخرد و برای خانواده خود بیاورد، پاداش او نزد خدا مانند کسی است که به مستمندان کمک کرده‌ باشد.»

آن ‌حضرت درباره تقسیم هدایا فرمود: «]هدیه را[ اول به دختران و سپس به پسران بدهید. هر کس، دختر بچه خود را خوشحال کند، پاداش آزاد کردن بنده‌ای از فرزندان اسماعیل را دارد و آنکه پسر بچه‌اش را خوشحال کند، مانند کسی است که از خوف خدا گریسته باشد و پاداش چنین فردی، بهشت ‌برین است.»[8]

پیامبر(ص) و بوسیدن کودکان

رفتار پیامبر(ص) با کودکان در هر زمینه، قابل دقت است؛ از جمله درباره بوسیدن کودکان که نمونه‌های فراوانی در مدارک نقل شده است. در روایتی آمده است که آن حضرت، امام حسن و حسین(ع) را می‌بوسید. "اقرع بن حابس" این را دید و گفت: «من، ده فرزند دارم که هرگز یکی از آنان را نبوسیده‌ام.» رسول‌ خدا(ص) فرمود: «من چه کنم که خداوند، رحمت خویش را از تو گرفته است؟»[9]

ابن‌عباس می‌گوید: «نزد پیامبر بودم. فرزندش ابراهیم بر زانوی چپش و امام حسین(ع) بر زانوی راستش قرار داشت. آن حضرت گاهی ابراهیم بوسید و گاهی حسین(ع) را می‌بوسید.»[10]

پیامبر فرمود: «کسی که فرزند خود را ببوسد، خداوند برای او یک حسنه می‌نویسد و کسی که فرزند خود را خوشحال سازد، خداوند هم روز قیامت او را خوشحال می‌کند.»[11]

پیامبر(ص) و دوست‌‌داشتن حضرت فاطمه(س)

رسول‌ خدا(ص) دخترش حضرت زهرا(س) را بسیار دوست داشت و او را می‌بوسید؛ با اینکه او دارای همسر و فرزند بود. ابان بن تغلب می‌گوید: «پیامبر، دخترش فاطمه (س) را بسیار می‌بوسید.»[12]

امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فرموده‌اند: «پیامبر(ص) شب‌ها پیش از خوابیدن، فاطمه(س) را می‌بوسید و صورت خود را بر سینه دخترش می‌نهاد و برایش دعا می‌کرد.»[13]

عایشه می‌گوید: «رسول‌ خدا روزی زیر گلوی فاطمه(س) را بوسید. من به آن حضرت گفتم: "ای رسول‌ خدا! با فاطمه رفتاری داری که آن را با دیگران انجام نمی‌دهی؟" پیامبر(ص) فرمود: "ای عایشه، من هرگاه به بهشت علاقه‌مند می‌شوم، زیر گلوی او را می‌بوسم."»

در روایت دیگری نقل شده است: « هرگاه رسول ‌خدا(ص) از مسافرت باز می‌گشت، زیر گلوی حضرت فاطمه را می‌بوسید و می‌فرمود: «بوی بهشت را از فاطمه استشمام می‌کنم.»[14]

این علاقه و محبت پیغمبر(ص) به حضرت فاطمه(س) تا آخرین ساعات زندگی آن حضرت ادامه داشت و هیچ تغییری در آن پیدا نشد؛ بلکه روز به روز افزایش می‌یافت. روایات بسیاری در این‌باره نقل شده است.[15]

پیامبر(ص) و دوست داشتن امام حسن و حسین(ع)

رسول‌ خدا(ص) افزون بر بوسیدن دخترش، فرزندان وی را نیز دوست مداشت و همواره آنان را می‌بوسید.

سلمان فارسی می‌گوید: «بر پیامبر وارد شدم؛ دیدم امام حسین(ع) را بر زانوی خود نهاده بود و پیشانی و گاهی لبان او را می‌بوسید.»[16]

زمخشری می‌گوید: «رسول ‌خدا، امام حسن(ع) را در بر گرفت و بوسید، سپس روی زانوی راست خود نهاد و فرمود: "حلم و صبر و هیبت خود را به او بخشیدم." آن‌گاه امام حسین(ع) را در بر گرفت و بوسید و روی زانوی چپ خود نشانید و فرمود: "به او نیز شجاعت، جود و بخشش خود را بخشیدم."»[17]

در روایت دیگری می‌خوانیم، پیامبر(ص) و امام حسین(ع) دست در گردن یکدیگر کردند و رسول ‌خدا(ص)، مدت یک ساعت آن حضرت را می‌بوسید.[18]

بازی‌کردن رسول اکرم(ص) با کودکان

آن حضرت با کودکان خود، امام حسن و حسین(ع)، بازی می‌کرد. نقل کرده‌اند که پیغمبر هر روز صبح، دست علاقه و محبت بر سر فرزندان خود و اولادشان می‌کشید و با امام حسن(ع) بازی می‌کرد.[19]

ابوهریره می‌گوید: «دیدم رسول اکرم، دست امام حسن و امام حسین را گرفته بود و پاهای آنان، روی پای آن حضرت قرار داشت. به آنان فرمود: "نور دیدگان فاطمه بالا روید." آن‌گاه آنان را می‌بوسید و می‌فرمود: "خدایا! حسن و حسین را دوست دارم."»[20]

ابن‌عمید می‌گوید: «پیامبر، امام حسن و حسین(ع) را به هوا پرت می‌کرد و می‌فرمود: "کوچولو، کوچولو، بالا برو." بچه‌ها نیز از قامت آن حضرت بالا می‌رفتند و پا بر سینه آن حضرت می‌نهادند.»[21]

یعلی بن مره ‌گوید: «رسول خدا(ص) را به غذایی دعوت کرده بودند. ما هم با آن حضرت بودیم. ناگهان امام حسن(ع) را دیدیم که در کوچه، مشغول بازی بود. پیامبر(ص) او را دید. در حضور مردم دوید، دست خود را گشود، تا وی را بگیرد؛ ولی کودک به این طرف و آن طرف می‌دوید و می‌گریخت و رسول‌الله(ص) را می‌خندانید تا اینکه کودک را گرفت. یک دست خود را بر چانه او و دست دیگر را بالای سر وی نهاد. سپس صورت خود را نزدیک صورت آن کودک آورد و او را بوسید و فرمود: "حسن از من است و من از اویم. خدا دوست بدارد هر کس را که او را دوست دارد."»[22] این تذکر لازم است که در بسیاری از روایات نقل شده است که این موضوع درباره امام حسین(ع) نیز بوده است.[23]

پیامبر(ص) و مدارا با کودکان

نقل شده است که وقتی کودکی را برای دعا کردن یا نام‌گذاری نزد رسول‌خدا(ص) می‌آوردند، آن حضرت برای احترام به بستگانش او را با آغوش باز می‌گرفت و در دامن خود می‌نهاد. گاهی اتفاق می‌افتاد که کودک در دامن پیامبر(ص) ادرار می‌کرد. کسانی که ناظر بودند، با کودک، تندی می‌کردند تا او را از ادرار باز دارند. خاتم انبیا(ص) آنان را منع می‌‌کرد و می‌فرمود: «با تندی و خشونت از ادرار کودک جلوگیری نکنید؛ آن‌گاه کودک را آزاد می‌گذارد تا ادرارش تمام شود.»[24] هنگامی که دعا و نام‌گذاری به پایان می‌رسید، بستگان کودک در نهایت خوشحالی، فرزند خود را می‌گرفتند و کمترین ناراحتی و آزردگی در رسول‌ اکرم(ص) از ادرار کودکان به وجود نمی‌آمد و پس از آنکه بستگان کودک می‌رفتند، آن حضرت، لباس خود را می‌شست.[25]

پیامبر(ص) و عدالت درباره کودکان

یکی از نکاتی که پدران و مادران باید درباره کودکان در نظر داشته باشند، برقراری عدالت در میان کودکان است؛ زیرا فرزندان باید از همان آغاز، طعم عدالت را بچشند، آن را به خوبی لمس کنند، با آن آشنا شوند و آن را لازمه زندگانی خود و جامعه بدانند و از بی‌عدالتی و ظلم و تبعیض، گریزان باشند؛ زیرا هیچ چیزی در زندگی کودکان، کوچک نیست؛ از این رو کوچک‌ترین امور نیز در اجرای عدالت لازم به نظر می‌رسد.

امام علی(ع) در این باره می‌فرماید: «پیامبر مردی را دید که دو کودک داشت. یکی را بوسید و دیگری را نبوسید. آن حضرت فرمود: «چرا بین آنان با عدالت رفتار نمی‌کنی؟»[26] انس می‌گوید: «مردی نزد رسول خدا(ص) نشسته بود؛ پسرش آمد و پدر، او را بوسید و روی زانوی خود نشاند. سپس دختر آن مرد آمد و بدون اینکه او را ببوسد، وی را کنار خویش نشاند. پیامبر(ص) فرمود: "چرا بین آنان با عدالت رفتار نکردی؟"»[27]

پیامبر(ص) و سوار کردن کودکان

یکی از شیوه‌های رفتاری ایشان، این بود که آنان را پشت‌ سر خود و گاهی جلو خویش بر مرکب سوار می‌کرد. جابر، صحابه گرانقدر پیامبر(ص) می‌گوید: «من بر پیامبر وارد شدم، در حالی که امام حسن و امام حسین(ع) بر پشت آن حضرت سوار بودند. وی با دست و پاهای خود راه می‌رفت و می‌فرمود: مرکب شما نیکو مرکبی است و شما نیز نیکو سوارانی هستید.»[28]